مدونة الشاعرجاسم ثعلبی (الحسّانی) فی اللغه العربیه و الفارسیه

.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

 

آسمان غم نم گرفته شستشو کرده دیار

ریشه ی آبش نهفته گفتگو کرده به یار

آبِ هر رودی نهانی مد زده رنگِ جدید

رودخانه در خروشِ سیلی آمد در پدید

کلبه ی نی در کناری رودِ نیسان بافتم

در کنارش یک بلم در آبِ صاف انداختم

آن ورش جنگل و خوشه زد کمالِ دیدنی

میوه های سبز و خرّم در جمالِ خوردنی

در درونِ کلبه فرشی از گیاهانِ نشین

منقل و قوری و سینی ، استکانی در کمین

لبِ رودِ با صفایی ماهی اندر جای آن

تور ماهیگیری نصب و منتظر در پای آن

گاه گاهی می تکاند رشته ی توری به آب

ماهیِ گنده دماغی چشمِ نوری زد به خواب

با بلم ماهی گرفته پاک و آماده و ناب

درب کلبه با زغالی آتش و بوی کباب

طابگ  نانِ برنجی مزه اش خیلی لذیذ

هر خوراکی پای صحرا خوردنش دانی یه چیز

بازی در آب و شنا را آب کارون در بهار

جان می داده به قلبی غم گرفته در ستار

گشت کرخه آبهایش با بلم جانی دهد

درد و غم از دل گرفته عزم و ایمانی دهد

شهر ما شهرِ عجایب از سپیده تا غروب

جای تفریح و گذر را مردمانش خیلی خوب

خون گرم و شادمان و یار مهمان داری است

می پرستند هر غریبه مقدمش درباری است

جاسم ثعلبی (حسّانی ) 03/02/1391

 

 

 

 



:: برچسب‌ها: گردشی در سیلِ بهاری(اهواز) ,
:: بازدید از این مطلب : 1840
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : دو شنبه 4 ارديبهشت 1391
.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 89 صفحه بعد

صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی